در روایتی آمده است: روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بالای منبر رفت و مردم را به ازدواج دخترانشان ترغیب کرد. کسی از حضرت پرسید: «دخترانمان را به ازدواج چه کسی در بیاوریم؟».
حضرت فرمود: «به کفوها». مردی گفت: «کفو چه کسی است؟». حضرت فرمود: «مؤمنان کفو همدیگرند، مؤمنان کفو همدیگرند».
این روایت، کفویت را در یک بیان کلّی تعریف میکند؛ امّا در روایات دیگر، تبیین بیشتری برای کفویت آمده است. مثلاً در روایتی از پیامبر رحمت، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است:
هر گاه کسی که اخلاق و دینش را میپسندید، برای خواستگاری نزد شما آمد، به او زن بدهید که (اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی پدید میآید.)
با توجّه به این روایت میتوان گفت: کفویت به معنای همسویی در عقاید و اخلاق است. عقاید، نوع نگاه انسان به زندگی است و اخلاق هم روحیّات انسان را تشکیل میدهد. اگر یکی از دو پایۀ کفویت؛ یعنی همسویی در اخلاق یا عقاید، استحکام لازم را نداشته باشد، ساختمان زندگی دچار تزلزل خواهد شد.
وقتی زن و شوهر خُلقیات متفاوتی داشته باشند، بنای سازگاری با هم را نخواهند داشت. موافق بودن در عقاید و اخلاق، موجب میشود بسیاری از دغدغههای زاید، از زندگی انسان بیرون رود و آرامشی را که حاصل ازدواج است، به راحتی درک کند.
خلقیات متفاوت یعنی اینکه آنچه مرا عصبانی میکند، در همسرم حالت خاصّی ایجاد نکند و یا حتّی حالتی متضاد تولید کند. اگر من نسبت به مسئلهای حسّاسیت مثبت دارم، همسرم نسبت به آن بیقید باشد و یا حسّاسیت منفی داشته باشد. اگر چیزی به من احساس خوشبختی میدهد، به همسرم احساس خاصّی ندهد و یا حتّی احساس بدبختی بدهد و ... .
منبع : نیمه دیگرم، کتاب اول،ص ۱۵۵