عبادت یا عبودیت؟ مسأله این است
عبادت مهمتر است یا عبودیت؟
بسیاری عبادت را مشروط میکنند و میگویند: تا دلیلش را ندانیم انجام نمیدهیم!!!
مثلا: تا ندانیم چرا تراشیدن ریش حرام است…
و یا تا ندانیم چرا شستن دستها در وضو از بالا به پایین است…
و یا ما که بعد از جنابت حمام میرویم؛ چرا باید به این ترتیب غسل کنیم و…
اما اگر کسی عبودیت داشت “چرا” نمیگوید.
روایتی فوق العاده مهم و کارگشا:
قال الإمام الصادق علیه السلام: أمر الله إبلیس بالسجود لآدم، فقال: یا رب وعزتک إن أعفیتنی من السجود لآدم لأعبدنک عباده ما عبدک أحد قط مثلها، قال الله جل جلاله: إنی احب أن اطاع من حیث ارید.
امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند به ابلیس دستور داد بر آدم سجده کند. او گفت: پروردگارا! سوگند به عزتت که اگر مرا از سجده بر آدم معاف داری تو را چنان پرستشی کنم که هرگز کسی مانند آن تو را نپرستیده باشد. خداوند جل جلاله فرمودند: من دوست دارم آن گونه که اراده میکنم اطاعت شوم.
منبع: بحار الأنوار، جلد ۶۳، صفحه ۲۵۰
داستان:
مفضل بن عمر میگوید: من و عبدالله بن ابى یعفور خدمت امام رسیدیم. امام براى پذیرایى از ما میوه آورد، اما عبدالله به ایشان عرضه داشت که براى ناراحتى معدهاش نمىتواند چیزى بخورد.
سپس عبدالله به امام گفت: ((اى امام بزرگوار، شما مىدانید که من همواره از شما اطاعت کردهام و هر چه گفتهاید نه نگفتهام ، اگر این انار را نصف کنید و بگویید این نیمه حرام است و نیمه دیگر حلال است من بدون چون و چرا قبول مىکنم، چون حرف شما حجت است)).
امام به او فرمود: ((خدا رحمتش را شامل حالت گرداند)).
سپس عبدالله بیمارىاش و درمان آن را که پزشک گفته باید شراب بخورد را به امام گفت و پرسید: حال چه مىفرمایید؟
امام صادق علیه السلام به او فرمود: شراب حرام است، هرگز شراب ننوش، این شیطان است که تو را وسوسه مىکند و مىخواهد به بهانه شفاى دردت، شراب به تو بنوشاند، اگر از شیطان نافرمانى کنى؛ او نیز مأیوس مىشود و دست از تو برمى دارد.
از این سخن امام، عبدالله خوشحال شد و دلش آرام گرفت. از امام خداحافظى کردیم و بازگشتیم. روز به روز حال عبدالله بدتر شد، اقوامش شراب آوردند تا او بنوشد، اما او نخورد.
مفضل، من شنیدهام اگر براى معالجه باشد اشکالى ندارد.
اگر اشکال نمىداشت امام صادق او را منع نمىکرد… به هر حال، روزهاى آخر عمرش را در بستر گذراند، پسر عمویش به او گفته بود ((بیچاره، بخور اگر شراب ننوشى مىمیرى)). عبدالله نیز در جوابش گفته بود ((به خدا قسم یک قطره هم نخواهم نوشید)). چند روزى در بستر ماند و درد را تحمل کرد. خداى متعال هم او را براى همیشه شفا داد.
منبع: رجال کشى، صفحه ۲۴۷ تا ۲۴۹
منبع : منبرک