حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران
دراین وبلاگ برنامه ها و فعالیت های مذهبی فرهنگی سیاسی اجتماعی و... حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران و همچنین تفسیر قرآن و روایات اهل بیت (ع) و احکام شرعی و شبهات دینی و.... ارائه می گردد.
بایگانی

 مصدق چطور شخصیتی بود؟

وقتی به ظاهر جریان‌های تاریخی نگاه می کنیم، یعنی اینکه حتی آن‌ها را به عنوان یک انسان غیر مسلمان و غیر شیعه تحلیل می‌کنیم، می‌بینیم که معمولا هرجا ما سازش با دشمن کرده‌ایم، هزینه سنگینی نیز پرداخت نموده‌ایم.

حتی با همین نگاه مادی؛ یعنی حتی کسانی که نتیجه حرکت امام حسین علیه السلام را شکست تلقی می‌کنند، حتی با همین نگاه هم اگر درست به تاریخ نگاه کنند می‌بینند هر جا ما چیزی به دست آورده‌ایم با سازش نبوده است.

با سازش بود که ترکمانچای‌ها امضا شد؛

با سازش بود که بحرین‌ها داده شد؛

با سازش بود که آذربایجان‌ها و ... داده شد...

اما در مقابل در چالش‌ها... همچون دفاع مقدس، حتی یک وجب خاک از دست ندادیم.

یکی از سازش‌ها همین جریان ۲۸ مرداد بود.

مصدق به آمریکا اعتماد کرد و به تعبیر مقام معظم رهبری حفظه الله، سیلی را هم خورد.

او به آمریکا اعتماد کرد... ثمره اعتماد به آمریکا هم همین شد که خود آن‌ها به مصدق خیانت کردند و کودتا را بر ضد مصدق انجام دادند.

اگر به آمریکا اعتماد نمی‌کرد این طور نمی‌شد.

هر چند که مصدق، به تعبیر امام خمینی رحمة الله علیه، مسلم نبود!

مصدق، مسلمان نبود؛ اگر می‌بود این کار را نمی‌کرد. 

 داستانک ۱:  حاج آقای فلسفی در خاطرات خود می‌فرمایند:  بار اول که همراه چندی از علما پیش مصدق رفتیم، روی تختخواب دراز کشیده بود. با ورود ما تغییری در حالتش ایجاد نشد. بعد از اتمام صحبت خواستیم برای اقامه نماز به مسجد برویم. مصدق با تعجب گفت: «شما هر روز برای نماز به مسجد می‌روید؟»!!

بار دوم هم که نزدش رفتم همان طور روی تختخواب بود. آیت الله بروجردی گفته بود وی را از خطر وجود بھائی‌ھا در شهرستان‌ها، آگاه کنم. قاه قاه خندید و گفت: «از نظر من مسلمان و بهائی فرقی ندارند، همه از یک ملت و ایرانی هستند.»

خاطرات حجت الاسلام فلسفی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۳۲

مصدق اینگونه بود. اهمیتی برای اسلام قائل نبود. برخلاف آنچه که عده‌ای مصدق را بزرگ می کنند، اما او در واقع این گونه بود.

داستانک ۲:

ماه مبارک رمضان...  مجلس شورای ملیِ مملکت اسلامی...  ... پشت تریبون رفت. سخنرانی‌اش که تمام شد، لیوان آب کنار دستش را برداشت و خورد!  صدای اعتراض نمایندگان بلند شد. با خونسردی گفت: «اهل عوام فریبی نیستم»!  امام خوب فهمیده بود: «مصدق مسلم نبود».

خاطرات حجت الاسلام شجونی ص ۱۰۲

منبع: منبرک 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۵/۲۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی