حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران
دراین وبلاگ برنامه ها و فعالیت های مذهبی فرهنگی سیاسی اجتماعی و... حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران و همچنین تفسیر قرآن و روایات اهل بیت (ع) و احکام شرعی و شبهات دینی و.... ارائه می گردد.

 داستانی از شهید مدرس/ حاضر جوابی های شهید مدرس

رضاشاه در اول خیابان سپه محوطه‌ی بزرگی را که به نام باغ ملی بود تعمیر و بازسازی نموده، مراسم نظامی را در آن برگزار می‌کرد. در بالای سر در بزرگ آن، مجسمه‌ی نیم تنه‌ای از خود نصب نمود که مانند دو مجسمه از پشت به هم چسبیده بود که هم از بیرون، تمام صورت پیدا بود و هم از درون.

روزی برای مراسمی، مدرس را دعوت کردند. هنگامی که مدرس به باغ ملی رسید، رضاخان و عده‌ای دیگر از وی استقبال کردند و رضاخان به شرح و توصیف پرداخت. سپس در چادری نشستند.  رضاخان از مدرس پرسید: حضرت آقا! در ورودی را ملاحظه فرمودید؟

مدرس جواب داد: بله، مجسمه‌ی شما را دیدم. درست مثل صاحبش دو رو دارد.

رضا شاه از شرم و ناراحتی به خود می‌پیچید و تا پایان مجلس، دیگر سخنی نگفت.

یک روز رضاشاه از روی مزاح و شوخی در مجلس، دست روی جیب مدرس گذاشت و گفت: آقا! جیب شما خیلی بزرگ است.

مدرس جواب داد: بزرگ است ولی ته دارد، جیب شماست که ته ندارد.

منبع: برگرفته از کتاب حاضر جوابی‌های شهید مدرس

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۹/۱۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی