قال الصادق (ع)
أَفضَلُ الأعمَالِ إلَی الله الصَّلاة لِوقتِها و بِرُّ الوالِدَین و الجَهادُ فِی سَبِیل الله
بهترین اعمال نزد خداوند، نمازاول وقت است. پس از آن نیکی بر پدر و مادر، و سپس جهاد در راه خدا است.
بحار الانوار، ج 3، ص 85
قال الصادق (ع)
أَفضَلُ الأعمَالِ إلَی الله الصَّلاة لِوقتِها و بِرُّ الوالِدَین و الجَهادُ فِی سَبِیل الله
بهترین اعمال نزد خداوند، نمازاول وقت است. پس از آن نیکی بر پدر و مادر، و سپس جهاد در راه خدا است.
بحار الانوار، ج 3، ص 85
مختصری از زندگینامه امام جعفر صادق(ع):
امام صادق (علیه السلام) در روز 17 ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه
متولد گردید. پدر گرامی آن حضرت، امام محمد باقر (علیه السلام) و مادر
ارجمندش ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر می باشد. نام شریفش جعفر و
لقب معروفش صادق و کنیه اش ابوعبدالله می باشد. شهادت آن حضرت در 25 شوال
سال 148 هجری قمری، در 65 سالگی، به دستور منصور دوانیقی، خلیفه ستمگر
عباسی، به وسیله سمی که به آن بزرگوار خوراندند، در شهر مدینه اتفاق افتاد،
و محل دفنش در قبرستان بقیع است.
امام جعفر صادق (علیه السلام) تلاش و کوشش خود را با مساعی علمی آغاز و
حوزه فکری و ثمربخش خویش را که بزرگان فقها و متفکران از آن بیرون آمدند،
در صفوف امت، افتتاح کرد و با تربیت شاگردانی دانشمند، ذخیره علمی بزرگی
برای امت برجای گذاشت. بعضی از شاگردان نامی آن بزرگوار عبارتند از: هشام
بن حکم و مؤمن طاق و محمد بن مسلم و زرارة بن اعین و ... که هر یک چهره های
درخشانی از تربیت شدگان مکتب آن حضرتند. حرکت علمی او آن سان گسترش یافت
که سراسر مناطق اسلامی را دربر گرفت و مردم از علم او سخن ها می گفتند و
شهرتش در همه شهرها و دیارها پیچیده بود.
جاحظ در مورد امام صادق (علیه السلام) می گوید:«امام صادق چشمه های دانش و
حکمت را در روی زمین شکافت و برای مردم درهایی از دانش گشود که پیش از او
معهود نبود و جهان از دانش وی سرشار گردید.»هدف امام صادق (علیه السلام) از
گسترش برنامه فرهنگی، چاره جهل امت و تقویت عقیده به مکتب اسلام و نیز
ایستادگی در برابر امواج کفرآمیز و شبهه های گمراه کننده و حل مشکلات ناشی
از انحراف حکومت بود.
تلاش آن حضرت از طرفی مقابله با امواج ناشناخته و فاسد اوضاع سیاسی عهد
امویان و عباسیان بود که انحرافات عقیدتی آن، بیشتر معلول ترجمه کتاب های
یونانی و فارسی و هندی و پدید آمدن گروه های خطرناک از جمله غلات و زندیقان
و جاعلان حدیث و اهل رأی و متصوفه بود که زمینه های مساعد رشد انحراف را
به وجود آورده بودند. امام (علیه السلام) در برابر تمامی آنها ایستادگی کرد
و با همه مناظره و مباحثه کرد و خطر افکارشان را برای ملت اسلام افشا نمود
و از طرف دیگر، با تلاش های خستگی ناپذیر، مفاهیم عقیدتی و احکام شریعت را
منتشر ساخت و آگاهی علمی را پراکند و توده های عظیم دانشمندان را به منظور
آموزش مسلمانان مجهز ساخت.
امام صادق (علیه السلام) مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در
مدینه محل تدریس خویش قرار داد و مردم، دسته دسته از دور و نزدیک به آنجا
می شتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دریافت می نمودند.
از جمله استفاده کنندگان از محضر آن بزرگوار، مالک بن انس و ابوحنیفه و
محمد بن حسن شیبانی و سفیان ثوری و ابن عینیه و یحیی بن سعید و ایوب
سجستانی و شعبة بن حجاج و عبدالملک جریح و دیگران بودند.
امام صادق(علیه السلام) به پیروان خود فرمان داد که به حاکم منحرف پناه
نبرند و از داد و ستد و همکاری با او خود داری کنند و به اصحاب و دوستان
خود سفارش می کرد که در هر کار، مخفیانه عمل کنند و تقیه را رعایت نمایند و
در هر عملی که انجام می دهند توجه کامل داشته باشند که دشمنان و مخالفان
شان متوجه آن نشوند. آن حضرت مردم را بر آن می داشت تا در قیامی که زید بن
علی بن الحسین (علیه السلام) بر ضد دولت امویان کرده بود، پشتیبان زید
باشند. هنگامی که خبر قتل زید به او رسید بسیار ناراحت شد و اندوهی عمیق به
او دست داد و از مال خود به خانواده هر یک از یاران زید که با او در آن
واقعه آسیب دیده بودند هزار دینار داد و نیز هنگامی که جنبش بنی الحسن
(علیه السلام) شکست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت بگریست و
مردم را مسؤول کوتاهی در برابر آن جنبش دانست. با این حال، آن حضرت از در
دست گرفتن حکومت، خودداری فرمود و این کار را به وقتی موکول کرد که نقش
دگرگون سازی امت را ایفا کند و در مجرای افکار امت تأثیر گذارد و انحراف
های گوناگونی را که واقعیات سیاسی و اجتماعی روز به وجود آورده بود تصحیح
نماید، آنگاه در داخل امت عهده دار تجدید بنا شود و امت را آماده سازد تا
در سطحی درآیند که بتوانند حکومتی را که خود می خواهند، تشکیل دهند.
امام صادق در نگاه دیگران
ابوحنیفه، پیشوای مشهور فرقه حنفی، گفته است:«من دانشمند تر از جعفربن محمد
ندیده ام.» «لو لا السنتان لهلک نعمان»؛ یعنی اگر آن دو سال (شاگردی من
نزد او) نبود، نعمان هلاک می شد. (اسم ابوحنیفه نعمان بن ثابت بوده است).
مالک، پیشوای فرقه مالکی، گفته است: «مدتی نزد جعفر بن محمد رفت و آمد می
کردم، او را همواره در یکی از سه حالت می دیدم؛ یا نماز می خواند یا روزه
بود و یا قرآن تلاوت می کرد، و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل
کند.»
اکنون از باب تیمن و تبرک و جهت بهره مندی بیشتر، سخنی چند از آن امام بزرگوار را ذکر می کنیم؛
کمال احسان
«لایتم المعروف الابثلاث خصال؛ تعجیله و تقلیل کثیره و ترک الامتنان به»
احسان و نیکی کامل نباشد، مگر با سه خصلت؛ شتاب در آن، کم شمردن بسیار آن، و
منت ننهادن بر آن.
محاسبه نفس
«حق علی کل مسلم یعرفنا ان یعرض عمله فی کل یوم و لیله علی نفسه فیکون
محاسب نفسه، فان رای حسنه استزاد منها، و ان رای سیئه استغفر منها لئلایخزی
یوم القیمه» بر هر مسلمانی که ما را بشناسد، سزاوار است که در هر شبانه
روز، عملش را بر خود عرضه دارد و خود حسابگر خویش باشد، اگر حسنه دید بر آن
بیفزاید، و اگر گناه دید از آن آمرزش خواهد تا اینکه روز قیامت رسوا نشود.
استقامت
«لو ان شیعتنا استقاموا لصافحتهم الملائکه ولاظلهم الغمام و لاشرقوا نهارا و
لاکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم و لما سالوا الله شیئا الااعطاهم» اگر
شیعیان ما استقامت می ورزیدند، هر آینه فرشتگان با آنها دست می دادند و
ابرها بر آنها سایه می انداخت و در روز می درخشیدند و از بالای سر و زیر
پای خود روزی می خوردند و چیزی از خدا نمی خواستند مگر اینکه به آنها عطا
می کرد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری (www.leader.ir)
قال علی (ع):
اَلتَّوفیقُ مِنَ السَّعادَةِ وَ الْخِذلانُ مِنَ الشَّقاوَةِ؛
توفیق [انجام کار نیک] از خوشبختى و بى توفیقى از
بدبختى است.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75، ص 12، ح 70
قال الامام علی - علیه السّلام - :
اِذا أحَبَّ اللهُ العبدَ ألهَمَهُ الصّدقَ
زمانی که خداوند بنده ای را دوست بدارد، صداقت و راستگویی را به او الهام می کند.
«غرر الحکم، ص 217، ح 4292»
حجت الاسلام درویش پور کاخکی امام جماعت حسینیه فاطمیه ضمن تبریک عید سعید فطر از کاخکی های مقیم تهران بانیان محترم و هیات امنای حسینیه فاطمیه و شرکت کنندگان که در مراسمات ماه رمضان خصوصا افطارگشایی هر شب این ماه زحمت کشیده اند تقدیر وتشکر نمود . وی از برادر محترم حسین خاکسار و خانواده محترمشان و همچنین بانو زراعت پیشه که در مراسم افطاری هرشب همکاری مضاعفی داشته اند قدر دانی نمود . وی درپایان برای همگان آرزوی توفیق روز افزون و سلامتی از درگاه خداوند نمود.
ماه مهمانی خدا، ماه آمرزش و پاکی از پلیدی هاست. از این رو، امام سجاد علیه السلام در وداع با این ماه مبارک می فرماید: «درود بر تو ای همسایه ای که دل ها بر اثر عبادت و بندگی در آن نرم و فروتن گردید و گناهان بر اثر آمرزش و عفو خدای بزرگ در آن کم شد. درود بر تو! چه بسیار گناهان را محو کردی و چه بسیار زشتی ها را پوشاندی».
پیامبر گرامی اسلام نیز در فضیلت ماه رمضان می فرماید: «ماه رمضان، ماه خدا و ماه مغفرت است».(1)
اگر پی آمدهای معنوی رمضان را در غیر این ماه هم حفظ کنیم، گویا ماه پربرکت رمضان پایانی نخواهد داشت. وداع با ماه رمضان، هرگز به معنای وداع با ویژگی های ارزشمند این ماه نیست. بنابراین، اگر صفات پسندیده ای چون پهن کردن سفره اطعام، حضور در محافل دینی، قرائت
______________________________
1. بحار الانوار، ج 96، ص 340، به نقل از: محمدرضا جواهری، «آمرزش رهاورد رمضان»، www.e-resaneh.com
قرآن، شب زنده داری و پرهیز از محرمات را حفظ کنیم، می توانیم همواره و تا رمضان بعد، از پی آمدهای معنوی آن بهره ببریم.(1)
امام سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «سلام بر تو که در هنگام وداع، ما احساس خستگی نکردیم». ایشان در بخش دیگری از این دعا می فرماید: «سلام بر تو! پیش از آنکه بیایی، ما انتظارت را می کشیدیم و اکنون هم که می خواهی بروی، ما را غمگین کرده ای. سلام بر این مهمان گران قدری که به برکت آن، خداوند بسیاری از بلاها را از ما برداشت و خیلی از برکات را به ما بخشید».(2)
امام سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «اکنون این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما جدا شد و تنهایمان گذاشت و ما این ماه را وداع می کنیم». وداع با این ماه، وداع جانکاه و دشواری است که اهل رمضان را دچار غم و اندوه می کند. اهل معنا، در این ماه خیرشان بیشتر شد و کسانی که گرفتار گناه بودند، کمتر به گناه آلوده شدند. پس با ماه مبارکی وداع می کنیم که رفتنش برای ما دشوار است و غمگینمان می کند. ماهی که ماه رحمت خداوندی بود و هر لحظه اش، خیری برای ما به ارمغان می آورد.
مقام معظم رهبری درباره وداع با ماه مبارک رمضان می فرماید: «امام سجاد علیه السلام در دعای وداع ماه رمضان، آنچنان از فراق این ماه می نالد که بارها و بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: السلام علیک. اینجا سلام، به معنای بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و شب های نورانی است. خداحافظی با این قطعه بهشتی از زمان عمر ما و از طول دوران سال، یعنی ماه رمضان است. عزیزان من! این ذخیره تقوا را که در ماه رمضان به دست آوردیم... باید حفظ کنیم، این محصول بسیار ارزشمندی است».(3)
ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت در وداع ماه رمضان فرمود: «بار پروردگارا! تو خود در کتاب مقدّست فرمودی ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، مایه هدایت و رستگاری
______________________________
1. محمدصادق مؤمنی، «رمضان ادامه دارد اگر...»، www.tebyan.net
2. آیة اللّه جوادی آملی، «وداع با ماه خدا» www.balagh.net
3. خطبه های نماز عید سعید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی، www.tebyan.net
مردم ووسیله تشخیص حق از باطل است. اینک ماه رمضان به پایان رسید. پس از تو تقاضا می کنم اگر بر من گناهی باقی مانده که هنوز آن را نیامرزیده ای یا می خواهی به آن گناه عذابم کنی، تا فجر این شب [آخر] ماه مبارک فرا نرسیده، گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در گذری، ای مهربان ترینِ مهربانان».(1)
جابر بن عبدالله انصاری، می گوید: در جمعه آخر ماه رمضان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم، هنگامی که چشم آن حضرت بر من افتاد فرمود: ای جابر! این جمعه آخر ماه رمضان است. پس با آن وداع کن و بگو:«خدایا! این رمضان را آخرین روزه ما قرار نده و اگر چنین مقرّر کردی، ما را مورد رحمت خود قرار ده و محروممان مساز». هر کس این را بگوید، به یکی از دو امر نیکو می رسد: یا آنکه طول عمر می یابد و ماه رمضان بعدی را درک می کند، و یا آنکه مورد بخشش و رحمت خدا قرار می گیرد.(2)
بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.
بدرود ای ماهی که تا تو بودی، امن و سلامت بود.
بدرود ای آنکه نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندی.
بدرود که سرشار از برکات بر ما درآمدی و ما را از آلودگی های گناه شست وشو دادی.
بدرود که چه بدی ها با آمدنت از ما دور شد و چه خیرات که ما را نصیب آمد.
بدرود تو را و آن شب قدرت را که از هزار ماه بهتر است.
بدرود تو را و آن فضل و کرم تو را که اینک از آن محروم مانده ایم.
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها.(3)
______________________________
1. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 164.
2. بحار الانوار، جلد 98، ص 172، به نقل از «سیره معصومان علیهم السلام در ماه رمضان»، ماهنامه کوثر، شماره 22.
3. «وداع با رمضان»، جمهوری اسلامی، 11/8/1384.
قال رسول الله:
إنَّ الشَّقِی حَقَّ الشَّقِی مَن خَرَجَ مِنهُ هذَا الشَّهرُ و
لَم یغفَر ذُنوبُهُ
بدبخت واقعى کسى است که این ماه را (ماه رمضان)پشت سر
گذارد و گناهانش آمرزیده نشود .
میزان الحکمه ، ح 7458
ترجمه این خطبه ارزشمند:
امام رضا علیه السلام ـ به نقل از پدرانش علیهم السلام، از امام على علیه
السلام ـ : روزى ، پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود :
«اى مردم! همانا ماه خدا ، همراه با برکت و
رحمت و آمرزش ، به شما روى آورده است ؛ ماهى که نزد خدا برترینِ ماه هاست و
روزهایش برترینِ روزها ،
شب هایش برترینِ شب ها و ساعاتش برترینِ ساعات است .
ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده اید و از شایستگانِ کرامت الهى قرار داده شده اید .
نَفَس هایتان در آن ، تسبیح است ، خوابتان در آن ، عبادت ، عملتان در آن ، پذیرفته و دعایتان در آن ، مورد اجابت است .
پس با نیّت هاى راست و دل هاى پاک ، از پروردگارتان بخواهید تا براى روزه دارىِ آن و تلاوت کتاب خویش ، توفیقتان دهد ؛
چرا که بدبخت ، کسى است که در این ماه بزرگ ، از آمرزش الهى محروم بماند .
با گرسنگى و تشنگى خود در این ماه ، گرسنگى و تشنگىِ روز قیامت را یاد کنید ؛ به نیازمندان و بینوایانتان صدقه بدهید ؛
به
بزرگان خود احترام ، و بر کوچک هایتان ترحّم ، و به بستگانتان نیکى کنید ؛
زبانتان را نگه دارید ؛ چشم هایتان را از آنچه نگاه به آن حلال نیست ،
بپوشانید ؛
گوش هایتان را از آنچه شنیدنش حلال نیست ، فرو بندید ؛ به یتیمان مردم ، محبّت کنید تا بر یتیمان شما محبّت ورزند ؛
از گناهانتان به پیشگاه خداوند توبه کنید ؛
در هنگام نمازها ، دستانتان را بر آستان او به دعا بلند کنید ، که آن
هنگام (وقت نماز) ، برترینِ ساعت هاست
و خداوند با نظر رحمت به
بندگانش مى نگرد و هر گاه با او مناجات کنند ، پاسخشان مى دهد و چون او را
صدا بزنند ، جوابشان مى گوید و چون او را بخوانند ،
اجابتشان مى کند .
اى
مردم! جان هاى شما در گرو کارهاى شماست ، پس با آمرزش خواهى خود ، آنها را
آزاد سازید ؛ و پشت هاى شما از بار گناهانتان سنگین است ،
پس با طول دادن سجده هاى خود ، آنها را سبک کنید ، و بدانید که خداوند ـ که یادش والاست ـ به عزّت خود ،
سوگند خورده است که نمازگزاران و سجده کنندگان را عذاب نمى کند و در روزى
که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان [براى حساب ]مى ایستند ،
آنان را با آتش ، هراسان نمى سازد .
اى مردم ! هر که از شما در این ماه ،
روزه دارى را افطار دهد ، پاداش او براى آن ، نزد خدا ، آزاد کردن یک برده و
آمرزش گناهان گذشته اوست» .
پس گفتند : اى پیامبر خدا ! همه ما توانایىِ این کار را نداریم!
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود : «خود را از آتش نگه دارید ، هر چند با یک دانه خرما ؛ مخود را از آتش نگه دارید ، هر چند با یک جرعه آب .
اى مردم! هر کس اخلاقش را در این ماه ، نیکو سازد ، براى او وسیله عبور از صراط خواهد بود ، در آن روز که گام ها بر صراط مى لغزد ؛
و
هر کس در این ماه بر بردگان خود آسان بگیرد ، خداوند حساب او را سبک خواهد
گرفت ؛ و هر کس در این ماه ، شرّ خود را [از دیگران] باز دارد ،
خداوند در روز دیدارش ، غضب خویش را از او باز خواهد داشت ؛ و هر که در این
ماه ، یتیمى را گرامى بدارد ، در روز دیدار ، خداوند ، گرامى اش خواهد
داشت ؛
و هر که در آن به خویشاوند خود نیکى کند ، در روز دیدار ،
خداوند با رحمتش به او نیکى خواهد کرد ؛ و هر کس در آن از خویشان خود ببُرد
، خداوند در روز دیدار ،
رحمتش را از او قطع خواهد نمود ؛ و هر کس
در آن ، نماز مستحبّى بخواند ، براى او دورى از آتش ، نوشته مى شود ؛ و هر
کس واجبى را در آن ادا کند ،
پاداش کسى را دارد که هفتاد واجب را در ماه هاى دیگر ، ادا کرده است ؛
تو حجّت پروردگار بر خلق اویى و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش»
به نقل از:
--------------------------------------
سند حدیث:
شیخ صدوق قدس سره الشریف روایت کرده است : حدثنا محمدبن بکران النقاش عن احمد بن الحسن القطان و محمد بن احمد بن ابراهیم المعاذى و محمدبن ابراهیم بن اسحاق المکتب کلهم عن احمد بن محمد بن سعید عن على بن الحسن بن فضال عن ابیه عن الرضا عن آبائه عن امیرالمؤ منین علیه السلام.
- شیخ صدوق عیون اخبار الرضا علیه السلام ج 1، ص 230 و اربعین شیخ بهائى ص 162
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قال رسول الله (ص)
هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَةُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار
رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش
اجابت و آزادى از آتش جهنم.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 4 ، ص 67