حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران
دراین وبلاگ برنامه ها و فعالیت های مذهبی فرهنگی سیاسی اجتماعی و... حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران و همچنین تفسیر قرآن و روایات اهل بیت (ع) و احکام شرعی و شبهات دینی و.... ارائه می گردد.

آیا طلبکار هر وقت بخواد، می‌تونه طلبش رو از بدهکار پس بگیره؟

همه مراجع: اگه زمان تعیین نکردن، بله. هر وقت بخواد، می‌تونه پس بگیره!  اما اگه مدت تعیین کردن، قبل از فرارسیدن زمان پرداخت بدهی، نمی‌تونه بدهی رو طلب کنه.

نکته: در صورت مرگ بدهکار، مدت تعیین‌شده باطل می‌شه و طلبکار حق گرفتن فوری طلبش رو داره. شبیری، رساله، م2283؛ سیستانی، رساله جامع، ج۳، م۱۰۱۳؛ مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی.

منبع : احکام به زبان خیلی ساده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۲۲

آیات عظام: امام، تبریزی، صافی، فاضل و سیستانی: لازم نیست.

آیات عظام: خامنه‌ای، مکارم، نوری، بهجت و وحید:‌ اگر امکان دارد و مفسده ندارد باید حلالیت بگیرید وگرنه لازم نیست.

آیة الله وحید: بنا براحتیاط واجب.

آیت الله مکارم: گوینده باید حلالیت بگیرد ولی شنونده مستحب است حلالیت بگیرد. مفسده دارد مثل: ایجاد اختلاف، ناراحتی و تیرگی روابط، می‌شود یا نامحرم باشد. امکان ندارد مانند: آدرس غیبت شونده را ندارد یا وفات کرده.

برای حلالیت گرفتن همین که بگوید: اگر خوبی و بدی در حق شما کردیم حلال کن. کافی است و لازم نیست بگوید غیبت شما را کردیم.

منابع : امام، استفتائات ج2 ص620 س16 و21 و ج3 ص588 س58 و59؛ خامنه‌ای، رساله آموزشی ج2 درس 19؛ صافی، رساله م2826؛ تبریزی، رساله م2824؛ سیستانی، رساله ج2 غیبت؛ وحید، رساله م 2078؛ و مکارم، احکام ویژه م11 و انوار الفقاهه، کتاب تجارت ص292 و جامع المسائل واستفتائات‌: تبریزی ج1س1004 و 1006؛ فاضل،‌ ج1 س982؛ نوری، ج2 س530؛ بهجت، ج4 س6475 و 6478؛ فهرست احکام

منبع : احکام کاربردی ایتا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۰۶

1-وقتی نمی‌بخشید

2-وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه می‌دهید

3-وقتی وقتتان را تلف می‌کنید

4-وقتی از خودتان مراقبت نمی‌کنید

5-وقتی از همه چیز شکایت می‌کنید

6-وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی می‌کنید

7-وقتی شریک نادرستی برای زندگی‌تان انتخاب می کنید

8-وقتی خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید

9-وقتی فکر می‌کنید پول برایتان خوشبختی می‌آورد

10-وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید

11-وقتی در روابط اشتباه می‌مانید

12-وقتی بدبین و منفی‌گرا هستید

13-وقتی با یک دروغ زندگی می‌کنید

14-وقتی درمورد همه چیز نگرانید

منبع : خانواده بهشتی ایتا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۰۹:۵۹

ریشه خرافات

زمانی که ایمان کم شود جهل و خرافات زیاد می شود.  به عنوان مثال:  دسته اى از غرب‏زدگان به قدرى موهوم پرستند که از خانه ‏اى که شماره پلاک آن ۱۳ است مى ‏ترسند، پلاک آن ‏را ۱+ ۱۲ مى ‏گذارند در سازمان ملل متحد آسانسور از طبقه ۱۲ به طبقه ۱۴ منتقل مى ‏شود و طبقه ۱۳ ندارد. نکته ی عجیب این است که هتل ‏هاى بزرگ نیویورک طبقه سیزده ندارند آنان از طبقه سیزده وحشت دارند.  هنگامى که ملکه انگلیس از آلمان غربى بازدید کرد رئیس ایستگاه راه ‏آهن دویسبورگ شماره سکویى را که قطار ملکه از آن حرکت مى ‏کرد ۱۳ بوده به ۱۲ تغییر مى ‏دهد تا گزندى به جان او و همراهانش نرسد.  اما در مقابل دین مبین اسلام به شدت در مقابل خرافات می ایستد. 

داستانک:  ابراهیم فرزند رسول خدا در ۱۸ رجب سال دهم قمری از دنیا رفت. او که ثمره ازدواج پیامبر(ص) با ماریه قبطیه بود، کمتر از دوسال در دنیا زندگی کرد.  در تواریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم از دنیا رفت ‏خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند: خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است!  رسول خدا (صلی الله علیه و آله) براى رفع این اشتباه و مبارزه با این موهومات و خرافات به منبر رفت و مردم را مخاطب ساخته فرمود:  «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ کُسُوفَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ آیَتَانِ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ یَجْرِیَانِ بِأَمْرِهِ مُطِیعَانِ لَهُ لَا یَنْکَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَیَاتِهِ فَإِذَا انْکَسَفَا أَوْ أَحَدُهُمَا صَلُّوا»  اى مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانه ‏هاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمى ‏گیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت نماز بگزارید.

منبع: [بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۸۸، ص: ۱۵۵]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۰۹:۱۶

  سرتاپای زندگی ما نعمت خداست؛ خود خدا گفته نعمت‌های من به هیچ‌وجه قابل‌شمارش نیست.

《و َإِن تَعُدُّوا نِعْمَة اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا(ابراهیم/34).

ما از شکر خیلی نعمت‌ها غافلیم؛ بلکه اصلاً خیلی از چیزها تو زندگی‌مون هست که به نعمت بودنشون توجه نداریم و وقتی از دست می‌دیم، تازه می‌فهمیم چه نعمت بزرگی داشتیم و قدرش رو نمی‌دونستیم.

اینه که خدا گاهی یه نعمتی رو که بهش توجه نداریم و شکرشم به جا نمی‌آریم، ازمون می‌گیره تا حالمون جا بیاد!

عزیزان! شکر ضامن بقای نعمته؛ اگه می‌خواید هیچ نعمتی از زندگی‌تون حذف نشه، حداقل روزی یه‌بار بگید: خدایا! به خاطر تمام نعمت‌هایی که به من دادی، ریز و درشت، آنچه می‌دانم و نمی‌دانم، تو را شکر می‌گویم.

خود ائمه فرمودند: اگر می‌خواید جزء بنده‌‌های شکرگزار در هر روز و شب باشید، اول صبح چهار مرتبه و اول شب چهار مرتبه بگید:

《الحمد لله ربّ العالمین》

  از ما گفتن بود؛ دیگه بقیه‌ش با خودتون.  

منبع : احکام به زبان خیلی ساده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۰۹:۱۲

جریان خرید کاهوهای پلاسیده! 

و قَالَ ص‏: أَحَبُ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ أَنْفَعُهُمْ‏ لِعِبَادِه‏  از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منقول است:  محبوب ترین بندگان نزد خدا پرسودترین آنان به بندگان است.

منبع: [تحف العقول عن آل الرسول، ص: ۴۹] 

داستانک:  علامه طهرانی می فرماید: یکى از رفقاى نجفى ما که فعلًا از اعلام نجف است براى من مى ‏گفت:  من یک روز به دکّان سبزى فروشى رفته بودم، دیدم مرحوم قاضى خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولى بعکس معهود، کاهوهاى پلاسیده و آنهایی که داراى برگ هاى خشن و بزرگ هستند بر مى ‏دارد.  من کاملًا متوجّه بودم؛ تا مرحوم قاضى کاهوها را به صاحب دکّان داد و ترازو کرد، و مرحوم قاضى آنها را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من که در آنوقت طلبه جوانى بودم و مرحوم قاضى مَرد مُسنّ و پیرمردى بود، به دنبالش رفتم و عرض کردم:  آقا من سؤالى دارم! شما بعکس همه، چرا این کاهوهاى غیر مطلوب را سوا کردید؟!  مرحوم قاضى فرمود: آقا جان من! این مرد فروشنده، شخص بى بضاعت و فقیرى است، و من گاهگاهى به او مساعدت مى ‏کنم؛ و نمى ‏خواهم چیزى به او بلا عوض داده باشم تا اوّلًا آن عزّت و شرفِ آبرو از بین برود؛ و ثانیاً خداى ناخواسته عادت کند به مجّانى گرفتن؛ و در کسب هم ضعیف شود.

و براى ما فرقى ندارد کاهوى لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها؛ و من مى ‏دانستم که اینها بالاخره خریدارى ندارد، و ظهر که دکّان خود را مى ‏بندد به بیرون خواهد ریخت، لذا براى عدم تضرّر او مبادرت بخریدن کردم.

منبع: [مهر تابان،ص: ۳۲]

منبع : منبرک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۵۱

ارزانی های دوران پهلوی گران تر از امروز بود

 علت‌اینکه بعضی‌ها گمان‌می‌کنند در دوران پهلوی ارزانی بوده اینست که عده ای نرخهای زمان شاه را برای جوانان نقل می‌کنند ولی از درآمدهای آن زمان صحبتی نمی‌کنند.

 اما با یک مقایسه‌ ی ساده و درست، متوجه خواهیم شد که چه زمانی قدرت خرید مردم بالاتر بوده :beginner:

چند نمونه جهت اطلاع:

 خرید خودرو:

 سال ۱۳۴۹ که پیکان ۱۸ هزارتومان بود
 حقوق یک کارمند رسمی در ماه ۲۰۰ تک تومانی یعنی دو هزار ریال بود.

 اگر می‌خواست پیکان بخرد باید حقوق ۹۰ ماه یعنی ۷/۵ سالش را پرداخت میکرد.

 و یا یک مدیر دبیرستان که حقوقش ۵۰۰ تک تومانی و خیلی هم بالا و عالی بود باید حقوق ۳۶ ماهش را بابت خرید پیکانی که نه کولر داشت، نه هیدرولیک بود و نه ترمزش ضد قفل بود، پرداخت می‌کرد.

 اهالی یک روستا با ۳۰ خانوار، با مشارکت هم توانسته بودند یک نیسان دست دوم! به قیمت ۱۵ هزار تومان آن هم قسطی بخرند،تا بتوانند با هم به شهر نزدیک خود بروند و شیر و لبنیات بفروشند و مایحتاج خود را خرید کنند.!!!

 ولی امروز  عمده روستائیان خود صاحب یک نیسان یا ماشین دیگر هستند.!!!!

 در آن زمان سالانه، کلاً  ۳ هزار پیکان در کشور تولید می‌شد که آنهم به سختی فروخته می‌شد چون مردم توان خرید نداشتند...

 اما الان سالانه حدود ۱ میلیون (حدود ۳۵۰ برابر زمان شاه) انواع خودرو تولید می‌شود و برای خرید آنها به علت کمبود تولید و درخواست بالای خرید مردم، صف و نوبت است!!

 قیمت دلار:

 سال ۱۳۵۰، هر دلار آمریکا به قیمت آزاد ۱۰۵ ریال فروخته می‌شد.

 کارمندی که حقوق ماهیانه‌اش ۲۰۰ تک تومانی بود می‌توانست با حقوق ماهانه‌اش تقریباً ۲۰ دلار بخرد.

 الآن یک کارگری که حداقل دستمزد را می‌گیرد می تواند با دستمزد یک ماهش حداقل۱۲۰ دلار بخرد.

 ضمن اینکه قیمت دلار، تنها شاخص اقتصادی نیست و در کنار آن شاخص توسعه انسانی، کاهش فقر ، ارتقاء بهداشت و سلامت  عمومی و... هم هست که همگی رشدچشمگیری داشته اند.

 اقلام مصرفی:

 زمان شاه یک حلب ۴/۵ کیلویی روغن نباتی ۲۹۰ ریال قیمت داشت

 و کارگری که مزد روزانه اش ۵۰ ریال بود تقریباً مزد ۶ روزش را می‌بایست بابت ۱ حلب روغن ۴/۵ کیلویی پرداخت می‌کرد.

 در حالی که امروز یک کارگر ساده با ۶ روز کارش می تواند بیش از ۳ حلب روغن ۴/۵ کیلویی ۳۵۰ هزار تومانی بخرد.

 سال ۵۴ مرغ منجمد کیلویی ۱۰۵ ریال فروخته می‌شد و مزد کارگر در شهر فردوس ۶۰ تا ۷۰ ریال بود.

 یعنی اگر یک کارگر تمام مزد روزش را می‌پرداخت نهایتاً ۶۷۰ گرم مرغ خریداری
می کرد.

 در حالی که امروز با دستمزد روزانه ۲۰۰ هزارتومانی‌اش بیش از ۴ کیلو مرغ منجمد می تواند بخرد. (۶برابر)

 سال ۵۴ قیمت یک موتور سیکلت یاماها ۱۰۰ خارجی ۵۶۰۰ تومان بود.

 کارمندی که حقوقش عالی بود یعنی ماهانه ۵۰۰ تومان می‌گرفت اگر می‌خواست موتور بخرد می‌بایست تقریبا حقوق یکسالش را پرداخت می‌کرد.

 و اگر یک کارگر با مزد روزانه ۶ تومانی‌اش می‌خواست موتور بخرد می‌بایست مزد ۹۳۴ روز کار یعنی ۲/۵ سالش را پرداخت می‌کرد.

 در حالی که امروز می تواند با ۵ ماه کار یعنی مزد ۱۵۰ روز کار یک موتورسیکلت ۱۲۵ بخرد.

 در زمان شاه نان سنگک ۵ ریال بود.

 کارگری که در روز ۶۰ ریال مزد میگرفت
میتوانست ۱۲ عدد نان سنگک بخرد. همین بود که مردم حاشیه شهرها و حلبی آبادها نان خوردن نیز نداشتند.!!!!

 ولی امروز کارگر با مزد یک روزش می تواند بیش از ۶۰ عدد نان سنگک ۵ هزارتومانی بخرد.

 اینچنین بود و عده ای تصور می کنند آن دوران ارزانی بوده... البته قطعا وقتی فقط به قیمت ها نگاه کنیم آن دوران اجناس ارزانتر بوده اما وقتی مقایسه درآمدها را هم ملاحظه کنیم متوجه میشویم علیرغم چهل و چهار سال تحریم و بیش از دو برابر شدن جمعیت و هشت سال جنگ پر هزینه، توان خرید مردم امروز چندین برابر شده.

منبع : احکام شرعی روبیکا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۴۹

 

مامی‌گوییم مردم آن روز می‌توانستند با حقوق یکروز کارگر فقط۱۰ تا سنگک بخرند امروز می‌توانند۱۰۰ تا بخرند شما می‌فرمایید این را نگو

 مامی‌گوییم آن روز مردم خانه کاهگلی داشتند که با یک زلزله خفیف شهر ویران می‌شد امروز در خانه های بتن آرمه زندگی می‌کنند
می‌فرمایید این را هم نگو

ما می‌گوییم آن روز مردم خر سوار می‌شدند امروز شاسی بلند سوار می‌شوند می‌گویید این را نگو

 مامی‌گوییم آن روز مردم نفت می‌سوزاندند امروز خانه‌های کف گرمایی ،شوفاژ وپکییج دارند شما می‌فرمایید این را نگو

مردم در خانه‌هایشان حمام نداشتند کل روستا یا یک محل از یک حمام مشترک به نام حمام عمومی  استفاده می‌کردند می‌گویید این را نگو

مردم در روستاها برق نداشتند می‌فرمایید این را نگو

 جاده نداشتند محصولاتشان خراب می‌شد امروز تمام روستاها جاده دارد. می گویید این را هم نگو
 
 آن روز فقط 48 درصد باسواد  بودند امروز  ۹۸ درصد مردم باسواد هستند میگویید این را هم نگو

 آن روز ما سیم خاردار هم نمی‌توانستیم بسازیم امروز موشک قاره پیما می‌سازیم و امنیت داریم می‌فرمایید این را هم نگو

 می‌گوییم آن روز کلاً وسایل یک زندگی یک وانت بود اما امروز یک کامیون جهیزیه تازه عروس را نمی‌تواند حمل کند می‌فرمایید این را نگو

 آن روز مردم روی زیلو یا فرش می‌نشستند  امروز روی مبل و کاناپه می‌نشینند می‌فرمایید این را نگو

  آن روز ما پیاده و یا با دوچرخه به مدرسه می‌رفتیم و در مسیر یخ می‌زدیم امروز بچه‌ها با سرویس به مدرسه می‌روند می‌گویید این را هم نگو

 آن روز ما به آمریکایی‌ها حق توحش می‌دادیم و تحقیر می‌شدیم امروز آنها را در منطقه سگ کش می‌کنیم می‌فرمایید این را نگو

 

 البته جمهوری اسلامی مقصر است ما طلبه‌ها مقصر هستیم صدا و سیما مقصر است واقعاً ما نتوانستیم دستاوردهایمان را برای مردم تفهیم کنیم.

 قبول کنیم ما در جنگ رسانه بسیار عقب هستیم.

منبع : احکام شرعی روبیکا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۴۰

با آبى که کف صابون داره هم می‌تونیم چیز نجس رو پاک کنیم؟

همه مراجع: بله عزیزم، آب با کمی کف صابون هنوز جزء آب‌های مطلقه، آب اگر مضاف شده باشه دیگه نمی شه باهاش نجاست رو برطرف کرد.

  نکته: آب مضاف به آبی میگن که دیگه نمی‌شه کلمه آب رو به تنهایی براش بکار برد مثل آب هندونه یا آب دهن یا گلاب، یا شربت و...؛ چیزی که نجس شده باشه رو نمی‌شه با آب مصاف پاک کرد.

دفتر: همه مراجع.

منبع : احکام به زبان خیلی ساده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۱۵:۳۸
جوانان مسلمان چگونه می توانند از زندگی حضرت زینب (س) الگو بگیرند؟
پاسخ اجمالی

در الگو قرار دادن شخصیتی در زندگی، و برای بهره گیری از صفات و ویژگی هایش، سه مسئله مورد توجه اساسی و محوری است:

 

1. شخص الگو،

2. الگو گیرنده (کسی که دنبال الگو و مقتدا است)،

3. چیزهایی که باید الگو برداری شود.

جوانانی که می خواهند حضرت زینب (س) را الگوی خویش قرار دهند، ضروری است، ابتدا آن حضرت را بشناسند، از ویژ گی ها و خصایص اخلاقی و برنامه ها و اهدافی را که آن حضرت در زندگی به آنها اهتمام می ورزید، آگاهی پیدا کنند، سپس با شناخت کامل آنها را سر لوحه زندگی خویش قرار داده، تا بتوانند با تأسی و اقتدا به این بانوی قهرمان و نمونه، یک زندگی سالم و با سعادت داشته باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۰۶