رشد اقتصادی در ازدواج
خیلی از آقاپسرها میگن: «ما که رشد اقتصادی نداریم، پس باید فکر ازدواج رو فعلاً از ذهن خودمون بیرون کنیم.»
به این افراد باید گفت: اگه کمی غیرت رو چاشنی زندگی کنید و تنبلی رو کنار بذارید، اون وقت میتونید به رشد اقتصادی برسید. شما خیلی از کارا رو عار و ننگ میدونید و حاضر نیستین کمی از خوابتون بزنین و کار کنین. اون وقت میگید امکان ازدواج نداریم. .
خیلی از آقاپسرا میگن: «ما که رشد اقتصادی نداریم، پس باید فکر ازدواج رو فعلاً از ذهن خودمون بیرون کنیم.» آیا حرف اینها درسته؟
کم نیستن پسرایی که ازدواج کردن، بچه هم دارن، دانشجو هم هستن، ولی کار میکنن و خرج تحصیل و زندگیشون رو در میارن. تو زندگی این آدما چند نکته هست که تو زندگی بقیه نیست:
1/ اینها کارگری رو عار نمیدونن. براشون فرقی نمیکنه که تو یه شرکت به عنوان منشی یا تلفنچی کار کنن، یا کنار یه ساختمون برا بنّا، آجر بالا بندازن.
2/ تنبل نیستن. به جای این که نُه ساعت بخوابن، پنج، شش ساعت تو روز میخوابن.
3/ از هدر دادن وقتاشون پرهیز میکنن. به جای اینکه تا نیمۀ شب برا کارای بیهوده بیدار باشن ، زود استراحت میکنن تا بهتر بتونن کار کنن و درس بخونن.
4/ قانع هستن. با قناعت زندگی میکنن تا بتونن آیندۀ خوبی رو برا خودشون و خانوادهشون رقم بزنن. 5/ توکل هم دارن. تلاش خودشون رو می کنن، خدا هم پشتیبانشون هست.
خیلی از پسرایی که به بهانۀ تنگنای اقتصادی ازدواج نمیکنن، مصداق بارز این ضرب المثل معرف هستن: «فلانی، هم خدا رو میخواد، هم خرما رو». هم میخوان راحت طلبیها و خوابهای آن چنانی و حلقههای دوستانهشون رو به هم نریزن و هم این که از آسمون براشون پول بباره!
اگه خدا وعده داده که با ازدواج وسعت رزق ایجاد میکنه، دو تا شرط داره: یکی قناعت و دیگری تلاش.
منبع : خانواده بهشتی